کد مطلب:53207 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

فضائل علی از زبان مخالفان











ابن ابی الحدید در شرح سخن علی علیه السلام در خطبه154 نهج البلاغه كه فرموده است:

«نحن الشعار والاصحاب، والخزنة والابواب، ولاتؤ تی البیوت الا من ابوابها، فمن اتاها من غیر ابوابها سمی سارقا.»

«مائیم نزدیكان و یاران (پیامبر)، و گنجینه داران و درهای (علم و حكمت)، و به خانه ها جز از درهای آن درنیایند، و هر كه از غیر در، درآید نام دزد بر او نهد».

گوید: بدان كه اگر امیر مؤمنان علیه السلام به خود ببالد و نهایت كوشش خود را در شمارش مناقب و فضائل خویش به كاربرد با آن فصاحتی كه خداوند به او عطا فرموده و ویژه او ساخته است، و همه سخن سرایان عرب در این كار به یاری او شتابند، به ده یك از آنچه پیامبر راستگو صلی الله علیه و آله و سلم درباره او فرموده است نمی رسند؛ و منظورم اخبار عام و شایعی كه امامیه بدان بر امامت وی احتجاج می كنند مانند خبر غدیر و منزله و داستان برات و خبر مناجات (صدقه دادن هنگام رازگویی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و داستان خیبر و خبر یوم الدار در مكه در آغاز دعوت، و امثال آن نیست، بلكه اخبار خاصی است كه پیشوایان حدیث درباره او روایت نموده اند و كمترین آنها درباره دیگران به حصول نپیوسته است و من بخش اندكی را از آنچه علمای حدیث- آنهایی كه در مورد آن حضرت متهم نیستند و بیشترشان قائل به برتری دیگران بر اویند- روایت نموده اند می آورم، زیرا روایت آنان در فضائل او بیش از روایت دیگران موجب آرامش نفس است. آن گاه گوید:

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«ای علی، خداوند تو را به زیوری آراسته كه بندگان را به زیوری محبوب تر از آن در نظر خویش نیاراسته است و آن زیور نیكان در نزد خداست و آن زهد در دنیاست، تو را به گونه ای ساخته كه نه تو چیزی از دنیا می اندوزی و نه دنیا تواند از بهره ای برد، و دوستی بینوایان را به تو بخشید، آن گونه كه تو به پیروی آنان دلخوشی و آنان به امامت تو دلخوش».

به نمایندگان ثقیف كه در اسلام آوردن بهانه تراشی می كردند فرمود:

«یا اسلام می آورید یا آنكه مردی را كه به منزله من است- به سوی شما گسیل می دارم، و او گردن شما را بزند و فرزندانتان را اسیر كند و اموالتان را بگیرد. عمر گفت: من آرزوی امارت نكردم مگر آن روز، و سینه ام را برای آن سپر كردم؛ بدان امید كه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به من اشاره كند. ولی آن حضرت برگشت و دست علی را گرفت و دوباره فرمود: آن مرد همین است».

«مسند احمد»

(خداوند درباره علی به من سفارشی كرد، گفتم: پروردگارا، روشن تر بفرما. فرمود: بشنو، علی پرچم هدایت و پیشوای دوستان من و نور فرمانبران من است، و او همان كلمه ای است كه همراه اهل تقوا ساخته ام)،[1] هر كه دوستش دارد مرا دوست داشته، و هر كه فرمانش بود مرا فرمان برده، پس او را بدین امر مژده بده. گفتم: پروردگارا، او را مژده دادم، وی گفت: من بنده خدا و در اختیار اویم، اگر عذابم كند به گناهانم عذاب نموده و هیچ ستمی روا نداشته، و اگر آنچه را وعده ام داد سرانجام بخشد، باز هم او به من سزاوارتر است. پس من (پیامبر) در حق او دعا كرده، گفتم: خداوندا، دلش را جلابخش و ایمان را بهار آن قرار ده، خداوند فرمود: محققا چنین كردم، جز آنكه او را به پاره ای از بلاها اختصاص دادم كه هیچ یك از دوستانم را بدان اختصاص ندادم.گفتم: پروردگارا، او را برادر و همراه من است (او را معاف دار)! فرمود: در علم من گذشته كه او آزمایش خواهد شد و دیگران نیز بدو مورد آزمایش قرار خواهند گرفت.

(حلیة الاولیاء از ابی برزه اسلمی و به سند و لفظ دیگری از انس بن مالك چنین آورده:

«پروردگار عالمیان درباره علی به من گوشزد نمود كه او پرچم هدایت، و منار ایمان، و امام دوستان من، و نور همه فرمانبران من است؛ آن گاه پیامبر فرمود:علی در فردای قیامت امین و پرچمدار من است؛ كلید گنجینه های رحمت پروردگارم به دست علی است»).

هر كه می خواهد به اراده (آهنین) نوح، دانش آدم، بردباری ابراهیم، هوشیاری موسی و زهد عیسی بنگرد، پس به علی بن ابی طالب نگاه كند».

(مسند احمد و صحیح بیهقی)

«هر كه بدین دلشاد است كه چون من زیست كند، و چون من بمیرد، و به شاخه ای از یاقوت- كه خداوند به دست (قدرت) خویش آفرید و به آن گفت:

«باش» و موجود شد- بیاویزد، پس باید كه به ولای علی بن ابی طالب چنگ زند».

(حلیة الاولیاء ابونعیم)

«سوگند به خدایی كه جانم در دست اوست، اگر گروهی چند از امت من درباره تو نمی گفتند آنچه را كه ترسایان درباره فرزند مریم گفتند، امروز در فصل تو سخنی می گفتم كه به هیچ گروهی از مسلمانان نگذری مگر آنكه خاك پایت را برای تبرك برگیرند.

(مسند احمد)

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در شب عرفه به سوی حاجیان بیرون شد و فرمود: همانا خداوند به شما عموما بر فرشتگان مباهات كرد و شما را دسته جمعی بخشید، و به علی خصوصا بر آنان مباهات نمود و او را به خصوص آمرزید. من بدون آنكه به جهت خویشی خود با علی ملاحظه او را كرده باشم به شما می گویم:

«انسان خوشبخت و خوشبخت راستین كسی است كه علی را در زمان حیات و پس از مرگش دوست بدارد».

(احمد در كتاب فضائل علی علیه السلام و مسند)

«من نخستین كسی هستم كه در روز قیامت او را فرا خوانند، پس در سمت راست عرش زیر سایه آن بایستم و حله ای بر من پوشند، سپس پیامبران دیگر را یكی پس از دیگری فرا خوانند، آنان نیز در سمت راست عرش بایستند و حله هایی بر آنان پوشند. آن گاه علی بن ابی طالب را به خاطر خویشی او با من و منزلتی كه با من دارد فرا خوانند و پرچم مرا كه لوای حمد است به دست او دهند و آدم و همه پیامبران پس از او زیر آن پرچم قرار دارند.

سپس به علی علیه السلام فرمود: تو با آن پرچم حركت می كنی تا میان من و ابراهیم خلیل می ایستی، آن گاه حله ای بر تو پوشند، و منادیی از عرش ندا كند: خوب بنده ای است پدرت ابراهیم، و خوب برادری است برادرت علی! تو را مژدگانی باد كه آن گاه كه مرا خوانند تو را نیز خوانند، و آن گاه كه مرا جامه پوشند تو را نیز پوشند، و آن گاه كه من زنده می شوم تو نیز زنده می گردی.[2] .

(فضائل علی علیه السلام و مسند احمد)









    1. در سوره فتح آیه26 آمده است:

      ...فانزل الله سكینته علی رسوله و علی المؤ منین وألزمهم كلمة التقوی... «پس خداوند آرامش خود را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرود آورد و كلمه تقوا را همراه آنان ساخت...».

    2. امام علی بن ابی طالب علیه السلام، ص92-88.